اهورا...

اهورا:
ماانسانهاهمه به انتظارمرگ نشسته ایم
فقط زندگی میکنیم که سرگرم باشیم

***INSTAGRAM ***

AHOORA.BLOG.IR

معتمدباش...

چهارشنبه, ۹ بهمن ۱۳۹۲، ۰۸:۵۴ ب.ظ

اعتماد را می توان به احساس یک کودک یکساله تشبیه کرد،

وقتی که شما آنرا به بالا پرتاب می کنید،

او میخندد .....

چراکه یقین دارد شما او را خواهید گرفت،

این یعنی اعتماد!!!

 

۹۲/۱۱/۰۹
اهورا ...

نظرات  (۹)

 سلام....
کمی برای دلمان....
************************
گریه جبرئیل....
گویند جبرئیل امین نزد یوسف پیامبر بود ، جوانی از آنجا می گذشت ... ؛
جبرئیل گفت این جوان را می شناسی؟ این همان کسی است که در نوزادی به پاکی تو شهادت داد و ماجرای زلیخا به نفع تو تمام شد ؛
یوسف دستور داد تا آن جوان را پیش او بیاورند و در حق او احسان فراوان کرد و به او هدایــای بی شماری داد و دستــور داد هر خواستــه ای دارد برآورده شــود ؛
در آن حال یوسف متوجه گریه جبرئیل شد و دلیل آن را پرسید ؛
جبرئیل گفت: ای یوسف ، تو عبد خدا هستی و در قبال کسی که در زمان نوزادی به پاکی تو شهادت داده چنین نیکی می کنی ، حال به من بگو حال بنده ای که در شبانه روز 5 باز نماز می خواند و در آن به پاکی خدا شهادت می دهد چگونه است و خدا با چنین بنده ای چگونه رفتار میکند ... !!!

پاسخ:
سلام
عجب...
بسیارزیبا بود
ممنون
برایت رویاهایی آرزو می‏کنم تمام نشدنی
و آرزوهایی پرشور
که از میانشان چندتایی برآورده شود.
برایت آرزو می‏کنم که دوست داشته باشی
آنچه را که باید دوست بداری
و فراموش کنی
آنچه را که باید فراموش کنی.
برایت شوق آرزو می‏کنم. آرامش آرزو می‏کنم.
برایت آرزو می‏کنم که با آواز پرندگان بیدار شوی
و با خنده‏ ی کودکان.
برایت آرزو می‏کنم دوام بیاوری
در رکود، بی ‏تفاوتی و ناپاکی روزگار.
بخصوص برایت آرزو می‏کنم که خودت باشی

با سلام خدمت شما، آدرس وبلاگ ما مجددا به آدرس قبلی برگشت.
ممنون میشم تو لینکهاتون اصلاح بفرمایید.

خیلی از لطف شما ممنونیم
http://delneveshteh123.persianblog.ir

ایام به کام[گل]
پاسخ:
سلام
ممنون ازمتن زیباتون
چشم حتما
گاه پرندگان آنقدر سرگرم دانه چیدن می شوند که پرواز را فراموش و آسمان را از یاد می برند

گاهی پرتاب سنگ کوچکی ، یادآور پرواز و آسمان است

یادمان باشد 

مشکلات برای پرواز کردن ما در سر راهمان قرار می گیرند

***********

برای شرکت در طرح ختم صلوات فردا منتظر حضورتون هستیم

ایام به کام [گل]
پاسخ:
چشم ممنون 

من که می دانم

پیرمردی صبح زود از خانه اش خارج شد. در راه با یک ماشین تصادف کرد و آسیب دید عابرانی که رد می شدند به سرعت او را به اولین درمانگاه رساندند . .
پرستاران ابتدا زخمهای پیرمرد را پانسمان کردند. سپس به او گفتند: "باید ازت عکسبرداری بشه تا مطمئن بشیم جائی از بدنت آسیب دیدگی یا شکستگی نداشته باشه "
پیرمرد غمگین شد، گفت خیلی عجله دارد و نیازی به عکسبرداری نیست .
پرستاران از او دلیل عجله اش را پرسیدند :
او گفت : همسرم در خانه سالمندان است. هر روز صبح من به آنجا می روم و صبحانه را با او می خورم. امروز به حد کافی دیر شده نمی خواهم تاخیر من بیشتر شود !
یکی از پرستاران به او گفت : خودمان به او خبر می دهیم تا منتظرت نماند .
پیرمرد با اندوه ! گفت : خیلی متأسفم. او آلزایمر دارد . چیزی را متوجه نخواهد شد ! او حتی مرا هم نمی شناسد !
پرستار با حیرت گفت: وقتی که نمی داند شما چه کسی هستید، چرا هر روز صبح برای صرف صبحانه پیش او می روید؟
پیرمرد با صدایی گرفته ، به آرامی گفت: اما من که می دانم او چه کسی است ! 


پاسخ:
جالبه...
متاسفانه در این دوره اون هایی که الزایمر ندارن فراموشی مطلق گرفته اند
امتحان هوش!
تا آخر هیچ یک از شاگردان نتوانست به سوال که معلم عالیقدر طرح کرده بود جواب درستی بدهد.

هر کس جوابی داد و هیچ کدام مورد پسند واقع نشد. سوال که رسول اکرم در میان اصحاب خود طرح کرده این بود. (درمیان دستگیره های ایمان کدام از همه محکم تر است؟).

یکی از اصحاب جواب داد: "نماز"

رسول اکرم(ص) گفت: "نه"

دیگری گفت: "زکات"

رسول اکرم گفت:" نه"

سومی جواب داد: "روزه"

رسول اکرم گفت:"نه"

چهارمی گفت: " حج و عمره"

رسول اکرم جواب داد: "نه"

پنجمی گفت:"جهاد"

باز هم رسول اکرم گفت:"نه"

در اخیر جواب که مورد قبول واقع شود از میان جمع حاضر داده نشد، خود حضرت فرمود:" تمام این های که نام بردید کار های بزرگ و با فضیلیتی است، ولی هیچکدام از این ها آن که من پرسیدم نیست. محکمترین دست گیر های ایمان دوست داشتن به خاطر خدا و دشمن داشتن به خاطر خدا است."

پاسخ:
واین است:
تولی وتبری به خاطر قرب به خدا
کاش یکم به حکمت های خدا اعتماد میکردیم ...
پاسخ:
بله
متاسفانه گاهی...
دختر همسایه دنبال ماشین زباله دوید و فریاد زد
“آیا برای انداختن زباله دیر کردم ؟ “
من هم دنبالش به سمت خیابان دویدم و فریاد زدم
” نه ، بپر توش! “

ایام به کام 
پاسخ:
دختر همسایه_زباله_تشبیه جالبیه...خخخخخخخخخخخخخخ
برایت آرزو دارم
که نور نازک قلبت٬ به تاریکی نیامیزد.
که چشمانت٬به زیبایی ببیند زندگی ها را.
چو باران٬آبی و زیبا
بباری٬شادمانه روی گرد غم
به دور از دل گرفتن ها.

 برایت آرزو دارم
به تنهایی نیالاید
خدا٬ این قلب پاکت را
و همواره به دستانت بیاویزد
چراغ راه خوشبختی.
بدانی آنچه را اینک نمیدانی.


ایام به کام [گل]
پاسخ:
بسیار زیبابود
ممنون از حضورگرمتون که باعث دلگرمیه
یاعلی
۱۰ بهمن ۹۳ ، ۱۴:۵۲ یک خبرنگار ...
سلام
و چقدر انسان به این اعتماد احتیاج داره !! ... :(
پاسخ:
سلام
همینطوره......

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">